Web Analytics Made Easy - Statcounter

حسین علیزاده آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی، در حالی که در مراسم اجرای کنسرتی در تالار وحدت شرکت کرده بود گفت که طالبان هم کم کم کنسرواتوارهایش را باز خواهد کرد و در هیچ کدام از کشورهای اسلامی موسیقی تا این حد تحت فشار نیست.

به گزارش تسنیم، تالار وحدت پس از 22 ماه میزبان اجرایی بود که با حضور علاقه‌مندان به موسیقی روی صحنه رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«رکوییم موتزارت» به یاد درگذشتگان هنر ایران در دوران کرونا، به رهبری بردیا کیارس اجرا شد. این اجرا یکم دی 1400 برگزار دوم دی از ساعت 21 به صورت آفلاین برای مخاطبان پخش شد.

کنسرت مایستر ارکستر در این اجرا ارسلان کامکار بود. سحر انزلی هم رهبری گروه کُر را برعهده داشت.

با این حال آنچه در این اجرا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، نه خودِ اجرا که صحبت‌های حسین علیزاده بود. علیزاده به حضور روی صحنه حرف‌های تندی در اعتراض به اتفاقات اخیر در حوزه موسیقی داشت.

بخشی از صحبت‌های علیزاده در واکنش به حاشیه‌های ایجاد شده از سوی یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اظهارنظرهایش درباره موسیقی و ساز بود.

در ادامه متن صحبت‌های حسین علیزاده را می‌خوانید:

«همه ما که در اینجا جمع شده‌ایم یک خانواده هستیم. پورنگ عزیز(پورنگ پورشیرازی نوازنده کنترباس و عضو ارکستر سمفونیک تهران بود که چندی پیش به علت ابتلا به سرطان درگذشت) با رفتنش باعث شد که همه ما اینجا جمع شویم. چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که حدود نیم قرن است که با مسائلی در موسیقی مواجهیم که برای درست شدن‌شان، شاید کمی دیر شده باشد. مثل اینکه بار خودمان را خودمان باید ببندیم.

ما ثروت بزرگی به نام موسیقی و عشق را در اختیار داریم. تمام دوستان و همکاران من، سالیان سال از خودشان مایه گذاشتند. اینکه آدم در خانه‌اش مجبور باشد برای حفظ برخی چیزها بجنگد، دردآور است.

گاهی که با همکاران غیر ایرانی برخورد می‌کنیم، باور ندارند که در ایران، موسیقی را با چنگ و دندان حفظ می‌کنیم و مردم چقدر ما را حمایت می‌کنند.

تمام این سالیانی که گذشت، تلخ و شیرین بود و البته تلخیش بیشتر. اما چرا ما همیشه این‌قدر امیدواریم؟

هنر به ما یاد داد که متکی به خودمان باشیم. ما هنری را در دست داریم که از هر سلاحی قوی‌تر است؛ ابزاری در دست داریم که ماندگارترین است؛ همه این‌ها در ایران و در تمام دنیا اثبات شده است. وقتی آثار بزرگ هنری را بررسی می‌کنیم، این آثار بیانگرِ زمان و دوران خودشان هستند.

در تمام این سال‌هایی که گذشت خیلی‌ها نمی‌فهمیدند چرا ما عاشقیم؛ چون از عشق چیزی نمی‌فهمیدند. گاهی آدم چقدر می‌تواند حقیر باشد که فکر کند در جایگاه بزرگی قرار دارد، در حالی که آن جایگاه بزرگ نیست و خیلی عجیب‌تر است که اگر همان جایگاه کوچک را به دست می‌آورد حرف‌های بزرگ بزرگ بزند و برای مردم و موسیقی تعین تکلیف کند.

فکر کنم در بحث‌هایی که اخیرا درباره موسیقی شده، مهم‌ترین چیز همین همبستگیِ هنرمندان بود.

چگونه می‌توان از هنرمندان یاد کرد، جز با ابزار خودشان. این مراسم و این اجرا یک ابراز همدلی و همدردی است. در تمام دوره‌های تاریخی، هر جمعیتی که با هم بوده‌اند، ضربه‌پذیری‌شان به شدت کاهش یافته است.
متاسفم که در کشور خودم باید اینگونه حرف بزنم که بیایید متحد باشیم تا ضربه‌پذیر نباشیم!

موسیقی برای ما هنرمندان مهم‌تر از هر چیزی است.

وقتی که این اتفاقات تلخ اخیرا رخ داد، بهترین کار این بود که با زبان موسیقی همدردی کرد. امشب یک نمونه و اتفاق مثبت است. از تمام هنرمندان جوان می‌خواهم که امشب را الگو قرار دهند و در هر شرایطی در کنار هم باشند.

اگر به موسیقی توهین می‌شود به همه ما توهین شده است. من نمی‌دانم که چند سال یا چندین سال باید در این باره صحبت کنیم. ما در دنیا کشورهای اسلامی زیادی داریم؛ در هیچ کدام از این کشورها موسیقی تا این حد تحت فشار نیست. حتی الان طالبان هم کم کم کنسرواتوارهایش را باز خواهد کرد، چرا که باید حیات داشته باشد.

قرن بیست و یکم است و دنیا درگیر چیزهای دیگری است. موسیقی مونس آدمی است؛ حالا ما بیاییم تازه از اول درباره بود و نبودِ موسیقی صحبت کنیم.

آیا در این مملکت قانون وجود دارد که هر کسی به خودش اجازه بدهد که به موسیقی و موسیقی‌دان توهین کند. در عین حال اگر یک موسیقی‌دان به یک روحانی نظرش را بگوید، ممکن است امنیت قضایی نداشته باشد.

ما نیروی عظیمی به نام مردم داریم. باید قدردان مردم باشیم که در همه این سال‌ها از موسیقی و هنرمندانشان حمایت کردند.

فکر نکنیم که تنها هستیم؛ صدای ما خیلی قوی‌تر است. صدای ما عشق است. اگر در جایی موسیقی درک شده، جامعه به سمت خوشبختی رفته است. اما اگر از موسیقی غافل باشیم، جامعه مریض می‌شود.

کسانی که ضد موسیقی هستند، مریض‌اند. البته هنوز هیچ واکسنی برای چنین افرادی ساخته نشده است. ما باید با ایمان کار خودمان را انجام دهیم. جالب اینکه وقتی هم می‌خواهند به موسیقی توجه کنند، ببینید به چه نوع موسیقی توجه می‌کنند؛ موسیقی‌هایی که جنبه هنریِ چندانی ندارند.

البته تمام انواع موسیقی در جامعه‌ای نرمال باید وجود داشته باشد. حالا ببینید در رادیو و تلویزیون وقتی که می‌خواهند بگوید که ما با موسیقی مسئله نداریم، ببینید با چه موسیقی مسئله ندارند. راستی چرا هر موسیقی که جنبه هنری و تفکری دارد مورد مشکل است؟ چرا حرف زدن از این نوع موسیقی‌ها ممنوع است؟

تا به حال شده است که به صورت آزادانه یک موسیقی‌دان عقاید خودش را در رسانه ملی بگوید؟ هر کسی که به رسانه ملی می‌رود باید از قبل حرف‌هایش چک شود و همه چیز طوری باشد که مسئولان خوششان بیاید. در واقع از حیثیت هنری خودش نمی‌تواند دفاع کند.

برای مسئولانی متاسفم که پس از این همه سال هنوز نمی‌فهمند موسیقی یعنی چه و به راحتی به هنر و هنرمند توهین می‌کنند. ما هم قانونی برای دفاع خودمان نداریم. قانون ما عشق و هنر موسیقی است. به تمام همکاران خودم تبریک می‌گویم که در تمام این سال‌ها پایمردی و ایستادگی کردند.

قشنگ این است که نسل امروز پر از جوانانِ بسیار بسیار با استعداد و خارق‌العاده‌ای هستند و هنر با همت این جوانان پایدار خواهد بود.

موسیقی چه قدرتی داشته که در میانِ این همه عدمِ امکانات، نیرویی تربیت شده که نمی‌توان آن را دست کم گرفت. به امید روزی که همین جوانان بتوانند هنر و هنرمند را باز هم سربلند کنند.»

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: علیزاده موسیقی ضد موسیقی حسین علیزاده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۷۴۶۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه‌ ۹ اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزاده‌فرد کارگردان سینمای کوتاه به‌عنوان کارشناس و محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.

«شیوع»؛ فیلمی بین تجربی و داستانی

در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقت‌ها ساخت فیلم بدون دیالوگ می‌تواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبه‌رو هستید. البته در فیلم‌کوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال می‌کنند. در فیلم‌هایی که به سمت این نوع روایت‌ها می‌روند کار سخت می‌شود.

وی ادامه داد: فیلم‌کوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقت‌هایی روایت این اقتضا را ایجاد می‌کند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقت‌هایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را می‌بینید با خود می‌گویید باید اینجا دیالوگی را می‌شنیدیم.

مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتماً دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر می‌کردم که فیلم چه چیزی می‌طلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه «شیوع» به‌عنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمی‌کردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش می‌آید یا نه.

این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تک‌تک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته می‌دانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.

علیزاده‌فرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیف‌تر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و می‌دانم که فیلمسازی چقدر سخت است.

فیلمی که هم می‌خنداند و هم حرف دارد

در ادامه نوبت به فیلم‌کوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانی‌اش معرفی کرد. سپس علیزاده‌فرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیت‌های کمیک آن به‌خوبی درآمده بود.

گازر درباره شکل‌گیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان می‌آید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار می‌شدیم که او هم مدام حرف می‌زد و ما کلاس را از دست می‌دادیم. همان موقع فیلم‌هایی را می‌دیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب می‌شدم که می‌دیدم اغلب به این فیلم‌ها خوب پرداخته می‌شد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه می‌گرفتند.

وی افزود: به این روند فکر می‌کردم که چگونه می‌توان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عده‌ای در مواجهه با سکانس اول می‌گفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب به‌یک‌باره غافل‌گیر می‌شد. البته من خیلی از جشنواره‌ها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنواره‌ها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را می‌بینند، گمان می‌کنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس می‌زنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دم‌دستی است و خودم فکر می‌کنم بدترین اسم را انتخاب کرده‌ایم!

در ادامه علیزاده‌فرد درباره ویژگی‌های «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ می‌دهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت می‌اندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را می‌بینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلی‌ها معتقدند در فیلم‌های کمدی آن چیزی که سبب خنده می‌شود شگفت‌زدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ می‌دهد.

این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلم‌های کمدی، شما وقتی با خودت تنها می‌شوی متوجه می‌شوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» می‌خندیم، شگفت‌زده می‌شویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانش‌آموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.

چالش‌های روایت یک «زخم»

در ادامه پاتوق فیلم‌کوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزاده‌فرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلم‌ها، من حس متفاوت‌تری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلاً هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار ساده‌ای نیست و «زخم» و «دابر» فیلم‌هایی هستند که موضوعات سختی دارند.

وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه می‌پردازد، موضوع احساس‌برانگیز نبود مادر را هم به تصویر می‌کشد که این امر می‌تواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار ساده‌ای نبوده و حتی تدوین آن هم به‌اندازه است. همه این موارد کمک می‌کند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.

این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنی‌بر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم می‌خواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم می‌سازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، می‌شود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم این‌چنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.

استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب

فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلم‌کوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.

علیزاده‌فرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژه‌های بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانه‌ای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایان‌بندی بد به آن ضربه زده است.

وی بیان کرد: پایان باز در فیلم‌سازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رها است.

کد خبر 6092034

دیگر خبرها

  • از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت
  • بیانیه حزب التحریر درباره بازداشت‌های اعضایش توسط طالبان
  • ۲۱۰۰ اتوبوس در خطوط تهران فعالیت می‌کنند + فیلم
  • طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانه‌زنی بر سر آب به کجا رسید؟
  • پخش صدای علیرضا قربانی قبل از مسابقه حساس فوتبال !
  • اجرای 30 برنامه ملی، منطقه ای و محلی هفته ملی خلیج فارس در هرمزگان
  • طالبان: برای حفظ دستاوردهای جهاد افغانستان تلاش می‌کنیم
  • راهیابی هنرمندان شهرستان فارسان به جشنواره ملی موسیقی خلیج فارس
  • اتاق فکر دشمنان چگونه در برابر جمهوری اسلامی شکست خورد؟
  • اعلام همکاری مالزی در زمینه امنیت سایبری با افغانستان