پهلوان هنر ایران
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۲۰۷۲۱
«به باورمن، حسین علیزاده یکی از موسیقیدانان بزرگ ایران است؛ چرا که درک و دریافت درستی از موسیقی داشته است و آن را در مسیری قرار داده و به گونهای هدایت کرده، که او را بهعنوان یک آهنگساز ممتاز در دنیا معرفی میکند و این دیدگاه هنری، حسین علیزاده را به جایگاهی رسانده که امروز تنها در یک نام خلاصه نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: زادروز حسین علیزاده (1330) و مهدی آذرسینا (1325) در یک روز است؛ یکم شهریور ماه. یاران قدیمی که در یک تاریخ مشترک از ماه متولد شدهاند: «هم دوره، هم نسل و همنفس با حسین علیزاده هستم و این افتخار بزرگی برای من است و این مشترک بودن ماه تولد با آقای علیزاده، ذوق و شوق این روز را برای من دوچندان کرده است.» او در سالروز تولدش آرزو میکند: «حسین علیزاده همچنان پابرجا، استوار و با همین قدرت بالای ذهنی و خلاقیتهای منحصر به فردش به فعالیتهای خود ادامه بدهد چرا که او را در اوج قله موسیقی ایران میدانم.»
از آشنایی در دانشکده هنرهای زیبا تا تلمذ در یک مکتب
وجه اشتراک این دو آهنگساز، تلمذ درمکتب دو استاد بزرگ است، نورعلی خان برومند و دکتر داریوش صفوت که در تربیت هنری و اخلاقی این دو بسیار اثرگذار بوده: «آشنایی من با آقای علیزاده به سالها قبل برمیگردد. سال 1348بود که وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم و دو سال بعد از من حسین علیزاده به این دانشکده آمد. البته کلاسهایمان جدا بود. آن دوران آقایان علی اکبر شکارچی (نوازنده کمانچه ایرانی آهنگساز)، مسعود شناسا(موسیقیدان، نوازنده سنتور و آهنگساز)، عطاءالله جنگوک (آهنگساز و نوازنده تار و سه تار و ردیفدان) هم دوره و هم کلاس آقای علیزاده بودند و در نهایت حضور او در این مرکز تحصیلی، موجبات آشنایی ما را فراهم کرد تا به امروز. جالب است بدانید من و آقای علیزاده، دانش آموخته یک مکتب هستیم و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در محضر دکتر داریوش صفوت و نورعلی برومند تلمذ کردهایم و براساس همین دل نزدیکی، دوستیهایمان هم پایدارماند. در آن سالها هرگاه فرصتی بهوجود میآمد، چه در مرکزموسیقی حفظ و اشاعه و چه در استودیو یا در یک کنسرت، جویای احوال و وضعیت کاری همدیگر بودیم و دیدار او برای من ذوق و اشتیاق دلپذیری داشت و درتمام این سالها کارهایشان را دنبال میکردم و هر اخباری که از آقای علیزاده به گوش میرسید، این شوق را برای ما ایجاد میکرد که آن خبر را با جان و دل بخوانیم و بدانیم و بشنویم.»
نوازندهای شاخص و تعیینکننده
مهدی آذرسینا همچنان با عشق از رفیق گرمابه و گلستانش سخن میگوید اما به گفته او، هیچ گاه فرصتی بهوجود نیامد تا کنسرت یا همنوازی مشترکی با یکدیگر داشته باشند: «با توجه به شناخت وعلاقهمندیام به کارهای آقای علیزاده، اما متأسفانه طی این سالها آشنایی و دوستی، هیچ گاه، کارمشترکی با یکدیگر انجام ندادهایم. من براین عقیدهام که معمولاً درموسیقی یک عده در رأس قرار دارند مانند حضورفعال آقای علیزاده در گروههای بزرگ و مهم موسیقی که با وجود آنکه سرپرستی برخی از آن گروهها را برعهده نداشت، ساز مینواخت و نقش اصلی را در گروه ایفا میکرد، چرا که او نوازندهای شاخص و تعیینکننده بود و نوازندهها و خوانندههای بسیاری، علاقهمند به همکاری با او بودند و من نیز بسیار مشتاق بودم در کنار چنین هنرمندان بزرگ و برجسته موسیقی ایران که کمنظیر و انگشت شمار هستند، همکاری داشته باشم اما همانطور که اشاره کردم هیچ گاه این فرصت بهوجود نیامد. البته ناگفته نماند در دورانی که آقای علیزاده در کانون چاووش درکنار نوازندگان بزرگ موسیقی ایران همچون آقایان پرویزمشکاتیان ، محمدرضا لطفی ، محمدرضا شجریان و... همکاری داشتند، چند باری از من دعوت به عمل آمد اما نپذیرفتم. اول ازطریق آقای محمود فرهمند نوازنده و سازنده نام آشنای تار، پیام فرستادند و بار دوم ازطریق آقای ناصر فرهنگفر و از من دعوت کردند تا با گروهشان همکاری داشته باشم اما با پرس وجویی که انجام دادم، متوجه شدم دلیل این درخواست، عدم همکاری آقای علی اکبر شکارچی با گروه چاووش بود بر همین اساس، به لحاظ اخلاقی ترجیح دادم این همکاری انجام نگیرد. اگرچه صادقانه علاقهمند به این همکاری بودم، البته این اتفاقها میافتاد. سالها بعد آقای مشکاتیان برای گروه عارف از من دعوت کرد اما گویا اعضای گروه، تمایلی به برهم ریختن چیدمان گروه نداشتند و حتی یک بار هم آقای فرامرز پایور از من برای همکاری در گروه استادان دعوت کرد که به اتفاق آقای شهرام ناظری به منزلشان رفتیم اما در این گروه هم دوست دیگری مخالفت داشت و باید بگویم همکاری من با آقای محمدرضا شجریان هم، همین سرنوشت را داشت. شاید هم این اختلاف نظر و سلیقهها بهدلیل سخت گیریهای من در موسیقی بود، هرچه هست گذشت و این اتفاقها و همکاریها صورت نگرفت اگرچه این ذوق همکاری همیشه در من وجود داشت بویژه در کنار استادان تراز اول، همچون حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و... بهطور یقین خواسته هر اهل هنر یا موسیقی، همکاری با بزرگان است و وسواس کاری من نیز این چنین بود و علاقهمند بودم با بهترینها همکاری داشته باشم.البته درآن دوران آقای علیزاده با چندین گروه همکاری و سرپرستی آنها را برعهده داشت و بسیار درگیر این کارها بود بنابراین شرط اخلاق این بود، هنرمندی را که درجایگاه تعیین کننده قرار دارد و دارای ذهنی نو و خلاقانه در موسیقی است و آثار بزرگی چون «سواران دشت امید» و... را در کارنامه هنری اش به ثبت رسانده، وقت و معطلی در کارهایشان بهوجود نیاید.»
حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فعالیتی نو در حوزه موسیقی
مهدی آذرسینا اوایل دهه 50، مربیگری کلاسهای موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دوره دانشجویی و همچنین آموزش موسیقی با متد ارف را برعهده داشت. کانونی که حسین علیزاده نیز در آن فعالیت میکرد و آلبومهایی چون «آوازهای کودکان» (سال ۱۳۵۳) و همچنین «بچهها بهار» حاصل تلاش آن روزها است: «آن دوران خانم شیدا قرچه داغی که پایهگذار بخش موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود، از یک تعداد مربی برای این مرکز دعوت به همکاری کرد و من و آقای علیزاده هم در این کانون مشغول به کارشدیم. بعد از آن دکتر سعید خدیری از من برای تأسیس و اداره کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان تبریز دعوت کرد و من از سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۹، از دوستان مرکز حفظ و اشاعه جدا شدم و در بازگشت من به تهران، آقای علیزاده از مرکز حفظ و اشاعه رفته بود.»
قاضی اعمال خود باشیم
اتحاد، همدلی، همنشینی وهم زبانی، شاخصه بارز ومهم هنرمندان است، بویژه برای اهالی موسیقی که هم ساز، هم نواز و هم خوان بوده و هستند. ولی این ویژگی اخلاقی بهدلیل سبک زندگی افراد و همچنین شرایط حاکم بر جامعه، به مرور زمان کم رنگ و کم رنگتر شده است. اما دورانی را که مهدی آذرسینا از هنرمندانش به نیکی نام میبرد، ارتباط اغلب هنرمندان برپایه همان همدلی و همزبانی شکل گرفته بود و ماحصل آن تولید آثاری شاخص و ماندگار در تاریخ موسیقی ایران است: «مسأله اصلی در مانا بودن نام و اثر یک هنرمند این است که ابتدا به ساکن، قاضی اعمال خود باشیم. بهطورمثال درساخت یک اثر نگاه عادلانه داشته باشیم که آیا تلاشی برای آن صورت گرفته یا خیر!؟ آیا در همان مسیری قرار دارد که استادانش به او سفارش داشتهاند یا خیر؟ و... قضاوت درست در همه این موارد و علاوه براین تلاشها و موفقیتها وهنرنمایی چنین اشخاصی موجب میشود اختلاف سلیقهای بین افراد بهوجود نیاید. البته اگر اشکالاتی برکار و هنر موسیقیدانی وارد باشد، نمیتوان آن را نادیده گرفت و اثر خوب و ماندگار خلق کرد چرا که این هنر متعلق به مردم است. بنابراین وظیفه خود میدانم به حرمت موسیقی، در کنار افرادی قرار بگیرم، عاشقانه کار کنم و در موردشان بگویم و بنویسم که کارشان بینقص و درست است، هنرمندانی همچون حسین علیزاده که برای هنرشان تلاش کردند و موفقیتهای بزرگی در این راه کسب کردهاند. اگرچه اگر نقدی بر هنر و هنرمند وارد باشد باید گفته شود.من دوست ندارم یک نفر موسیقی را به بیراهه بکشاند و نسل بعد همان مسیر را ادامه بدهد و این گمراهی همچنان ادامه داشته باشد.من نیز دراین راه زحمت کشیدم و در حد همین سعی و تلاش هایم از عملکرد خود رضایت دارم.اما افراد بزرگی چون حسین علیزاده مورد توجه همگان است و دوست و دشمن هم هنرش را تأیید میکند.»
هنرمندی است که منش و هنر بزرگان هنردر کار او نمایان است
بسیاری از اهالی هنر و کارشناسان براین نظرند، ارتباط استاد و شاگردی در آموزش و تربیت هنرجو بسیار مؤثر بوده، بویژه استادان و معلمانی که خاک صحنه خوردهاند و به لحاظ علم و دانش و آگاهی درسطح بالایی قرار دارند. مانند استادان روحالله خالقی، ابوالحسن صبا، درویش خان، احمد عبادی، حسین تهرانی، فرامرز پایور یا دیگر بزرگانی همچون نورعلی خان برومند، داریوش صفوت، علی اکبرشهنازی، علی اصغر بهاری، عبدالله دوامی و... و البته حسین علیزاده و مهدی آذرسینا که همانطور که اشاره شد هر دو دانش آموخته یک مکتب هستند: «از نگاه من تأثیر اخلاقی استاد بر شاگرد و بالعکس بسیار زیاد و تعیین کننده است.یعنی ممکن است استادی درجه یک، آموزشی که به هنرجویان دارد بر ای همه افرادی که در محضر او تلمذ میکنند تأثیر یکسان نداشته باشد و این درک و دریافت به گنجایش و ظرفیت شاگرد بستگی دارد.اما آقای علیزاده هنرمندی است که وقتی ساز مینوازند، تأثیر هنری، هنرمندان بزرگ و چیرهدستی همچون علی اکبرخان شهنازی در نواختن او نمایان است یا کردار و تأثیراخلاقی و شخصیت و وقار بزرگانی چون نورعلی خان برومند و داریوش صفوت در منش او و متانت بزرگمردی چون هوشنگ ظریف دررفتارش آشکار است. درواقع این سعادت و توانایی برای آقای علیزاده حاصل شده و توانسته از هر استاد درسی بیاموزد و آن را در سینهاش حفظ کند در غیر این صورت افراد بسیاری بهدنبال موسیقی هستند و علاقهمند به نوازندگی و خوانندگی، اما تشخیص و تمییز دادن اینکه چه فردی را برای آموزش درست انتخاب کنند آنها را در سردرگمی قرار داده. براین اساس انتخاب مرید و استاد در ادامه این مسیر بسیار مهم است.»
شناسنامه حسین علیزاده آثار ارزشمندش است «دلشدگان»، «گبه»، «زشت و زیبا»، «زمانی برای مستی اسبها»، «لاکپشتها هم پرواز میکنند»، «آواز گنجشکها»، «ملکه» و... از آثار شاخص موسیقی فیلمهای حسین علیزاده است که برخی از این آثار موفق به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر هم شده است و درکارنامه ارزشمند و پربارش در بخش تولید آثار موسیقایی، آلبومهای کم نظیری همچون «فریاد»، «بی تو به سر نمیشود» «به تماشای آبهای سپید»، «سواران دشت امید»، «حصار»، «نینوا»، «شورانگیز»، «ترکمن» و... دیده میشود که علاوهبر ماندگاری آنها در تاریخ موسیقی ایران، برخی از آنها نامزد جایزه گرمی در بخش بهترین آلبوم سنتی جهان شدهاند.اما دراین میان مهدی آذرسینا علاقهمندی خاصی به اثر« ترکمن » دارد و شناسنامه حسین علیزاده را آثار ارزشمندش میداند که او را یک آهنگساز و نوازنده جهانی نام نهاد: «در دورانی که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی مشغول به کار بودم، شنیدم نوازندهای با قابلیت و توانایی بسیار شگفت انگیز، در این مرکز فعالیت دارد. نکته دیگر اینکه از سالهای 1352 تا 1359 و به مدت 6 سال در تبریز زندگی میکردم و مأمور شدم مسئولیت رادیو و تلویزیون این شهر را برعهده بگیرم. دورانی که فضای سیاسی کشور ملتهب بود. در آن سالها از رادیو قطعه «سواران دشت امید» را شنیدم و متوجه تحولی عظیم در موسیقی شدم که بنیانگذار آن حسین علیزاده بود.علاوه برآن اجراهایی که آقای علیزاده به همراهی اعضای مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در جشن هنر شیراز داشت و اجرای چنین قطعاتی موجب معرفی هرچه بیشتر حسین علیزاده بود و آن زمان بود که حسین علیزاده؛ حسین علیزاده شد و از آن دوران به بعد کارهایش را دنبال میکردم و با لذت میشنیدم و در میان آثار درجه یکش، قطعهای که بارها و بارها شنیدم و آن را تحسین کردم تک نوازی سه تار در آلبوم «ترکمن» بود. او در کنسرتهایش هم منحصر به فرد بود و همچون پهلوانی روی صحنه حاضر میشد و با ساز تار و سه تارش شور و حال عجیبی در سالن ایجاد میکرد.
مدیر، مدبر و متحبر
از دیدگاه من برای آموختن موسیقی یا هنر بازیگری یا آنکه شاعری بنام شدن، آموزش تا حدودی مؤثر است اما عوامل دیگری همچون شعور، اندیشه، تفکر و تلمذ و برانگیختگی و گماردن شدن، از دیگر امتیازات یک هنرمند است و حسین علیزاده آراسته به تمامی این خصایل است. او به درک و دریافت و شعور و حسی، دست یافته که توانسته آن را بدرستی هدایت کند و این مسیر و انتخاب درست او را به این جایگاه رسانده و از نگاه من یکی از بزرگترین موسیقیدانان ایران است و به لحاظ آهنگسازی نوازندگی، مدیریت، اجرا و... هیچ ایرادی بر او نیست و او در هنرش متبحر و مدبر است و در پایان، تولد این موسیقیدان بزرگ و ممتاز ایران را تبریک عرض میکنم. البته باید بگویم موسیقیدان جهانی، چرا که وقتی کسی با این عشق و علاقه در هنر تلاش میکند، وجودش برای همه مردم دنیا ارزشمند و عزیزاست و نسل بعد از او نیز قطعاً ادامه دهنده راه او هستند. باید بگویم ناامیدی در مسیر موسیقی ایران دیده نمیشود و نگران از آینده موسیقی ایران نیستم و امیدوارم موسیقی بدرستی در اختیار مردم و علاقهمنداش قرار بگیرد تا از آن بهرهمند شوند.»
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: کودکان و نوجوانان موسیقی ایران آقای علیزاده مهدی آذرسینا حسین علیزاده تعیین کننده علاقه مند آن دوران آقای علی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۲۰۷۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این صدا برای بچههای ایران است/ جزییات یک کنسرت باتربیت!
عَبِد آتشانی آهنگساز، بازیگر، خواننده و سرپرست گروه موسیقی «بامانی» که طی روزهای گذشته اولین کنسرت موسیقی تئاتر کودکان و خردسالان را پیش روی مخاطبان قرار داده بود، در گفتوگو با خبرنگار مهر ضمن ارایه توضیحاتی درباره نحوه برگزاری این پروژه موسیقایی که با حمایت معنوی انجمن صنفی سراسری موسیقی تئاتر ایران روی صحنه رفته است، بیان کرد: عبارت «بامانی» که برای فعالیت های گروه موسیقی مان انتخاب کردیم مشتمل و برگرفته از سه واژه «بابا»، «مامان» و «نی نی» است که همین موضوع به خودی خود موید تمرکز و توجه ما روی گروه سنی کودک و خردسال است که بتوانیم با زبان موسیقی و نمایش علاوه بر اجرای یک فضای کمتر تجربه شده در ایران و ایجاد یک فضای سرگرم کننده برای کودکان ایران، مفاهیم تربیتی و آموزشی را در قالب یک کنسرت ارایه دهیم.
وی که طی سال های اخیر در پروژه های مختلف تئاتری و تلویزیونی مرتبط با گروه سنی کودک و نوجوان فعالیت های زیادی را در عرصه آهنگسازی و بازیگری انجام داده، درباره انگیزه برگزاری کنسرت ویژه گروه سنی خردسال و کودک گفت: در این سال ها همواره به این موضوع فکر می کردم که ای کاش شرایطی فراهم می شد تا آن دسته از خردسالان و کودکانی که با والدین خود به کنسرت های پاپ و سنتی می روند، فضایی را پیش روی خود داشته باشند که کنسرت هایی ویژه گروه سنی آنها وجود داشته باشد. مسیری که متاسفانه در کشور ما از سابقه چندانی برخوردار نیست و آثار موسیقایی که در حوزه کودک اجرا می شوند اغلب مرتبط با جُنگ های شادی است که یک دستگاه کیبورد روی صحنه و پلی بک خوانی هم محتوای اصلی آن را تشکیل می دهد. شرایطی که می تواند در قالبی منسجم تر با یک ارکستر کامل به گوش بچه های ایران برسد.
این آهنگساز و بازیگر تاکید کرد: موضوعی که به آن اشاره کردم برای من بسیار مهم بود زیرا همواره دغدغه این را داشتم و دارم که بتوانم به سهم خودم در عین اینکه موسیقی سرگرم کننده ای را به گوش مخاطب برسانم، مفاهیم تربیتی و تعلیمی را با موسیقی سالم و غیرمخرب هم تولید کنم. مسیری که بچه ها در قالب یک کنسرت ویژه گروه سنی خردسال و کودک سازها را روی صحنه ببینند، با گروه بخوانند و در عین تعامل شنونده یک موسیقی کامل باشند. فرآیندی که بسیار هم مشکل است و تا همین جا هم ما را با مشکلات زیادی روبهرو کرده است. اتفاقا در تدارک اجرایی کردن چنین رویکردی بودم که به پیشنهاد سعید ذهنی رییس انجمن صنفی موسیقی تئاتر تصمیم گرفتم برخی از آثارم در حوزه آثار نمایشی مرتبط با تئاتر کودک را تنظیم و برای اجرای زنده آماده کنم. اتفاقی که بسیار هم جذاب شد و ما را وارد مسیری کرد که بتوانیم مجموعه کنسرت هایی را با گروه «بامانی» اجرا کنیم.
آتشانی ادامه داد: مجموعه کنسرت های ما ابتدا در تالار هنر و سپس در پردیس تئاتر شهرزاد پیش روی مخاطبان قرار گرفت و خوشبختانه با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. مسیری که در هم جواری تئاتر و موسیقی علاوه بر خلق لحظاتی شاد و سرگرم کننده برای کودکان عزیز، مشتمل بر انتقال مفاهیم تربیتی و آموزشی از جمله «بازیافت»، «احترام به بزرگ ترها» و مواردی از این دست بدون شعار و کلیشه های رایج شد و توانست لحظات خوبی را برای مخاطبان رقم بزند.
این بازیگر و خواننده در بخش دیگری از صحبت های خود با قدردانی از والدین برای حضور در این کنسرت ها تصریح کرد: یکی از مهم ترین رویکردهایی که در این کنسرت ها به دنبال آن هستم، معرفی سازهای ایرانی و اساسا موسیقی ایرانی به مخاطبان است. البته آنچه ما در این کنسرت ها ارایه دادیم، عمدتا متمرکز بر موسیقی پاپ بود اما در این مسیر تلاش کردیم با اضافه کردن سازهای ایرانی و سازهای مرتبط با موسیقی نواحی ایران به تدریج نقش پررنگ تری را برای معرفی سازهای ایرانی طراحی کنیم. از این رو در کنسرت های پیش رو تلاش می شود که مجموعه برنامه هایی به صورت کاملا زنده و مبتنی بر سازهای ایرانی پیش روی مخاطبان قرار گیرد که مطمئنم میتواند با استقبال بچه ها مواجه شود.
وی در پایان با تاکید برنقش مولفه های آموزشی و تربیتی در این کنسرتها گفت: در این اجراها تعامل، خنده و سرگرمی، پذیرش مفاهیم تربیتی، همراهی کودکان و مسایلی از این دست برای ما حرف اول را می زند و چه قدر خوب که در این چند کنسرت شاهد تحقق چنین رویکرد تعامل گرایانه ای بودیم. موضوع مهمی که آرزو می کنم روزی بتوانم برای همه بچه های سرزمینم آن را اجرا کنم. مسیری که هیچ پلی بکی در آن وجود ندارد و آنچه روی صحنه اجرا می شود همچون قلب راستین و پاک بچه ها اجرای واقعی از موسیقی است که ساز در آن مهم ترین نقش را دارد. مسیری که امیدوارم بتوانم در گام های بعدی آن را پخته تر، سنجیده تر و منسجم تر اجرا کنیم. شرایطی که اگرچه هنوز هیچ اسپانسر و حامی ندارد اما باور دارم به مدد قلب پاک کودکان سرزمینم و نیتی که داریم می تواند مسیر روشنی را برای ما ترسیم کند.
کد خبر 6090425 علیرضا سعیدی